۱۳۸۷ بهمن ۸, سه‌شنبه

همونقدر که نمی تونم به زیبایی و آرامش زندگیشون غبطه نخورم، نمی تونم کسایی ر و که باعث فقر و تیره گی زندگیشون میشن ببخشم.


من دریا رو دیدم. پاک و آبی و آروم. و دلم خواست دریا می بودم، با صلابت اما با آرامش... و آسمان و خدا رو هر روز روی پوستم احساس می کردم.
من ماهیگیرها رو دیدم. که تورهاشونو به سمت دریا دراز می کردند و دلم خواست ماهیگیر می بودم. هر روز صبح با امید و تردید به سمت دریا می رفتم و از فردای خودم مطمئن نبودم.
من خانه های کوچک وسط درخت ها رو دیدم. و آرزو شدم... آرزوی زندگی ساکت و دوری مثل اون.
من زنان محلی تو پنج شنبه بازارها رو دیدم و از سبزی رنگ سبزی هاشون جا خوردم.
اما روز آخر... من پیرزنی رو دیدم، که چشم های آبیش از پشت چروک های صورتش می درخشیدند و تو سرما برای فروختن 14 تخم مرغ محلیش بین زنها و مردهای دیگه وسط بازار نشسته بود. معامله انجام شد... 14 تخم مرغ، 2100 تومن و اسکناس رو با لبخند فراموش نشدنیش داخل چادرشبی که به کمرش بسته بود گذاشت. قیمت دو کیسه تخم مرغ پیرزن بعدی 3000 تومن می شد و او برای برگردوندن بقیه ی یک 5000 تومنی باید چادرشبش رو می گشت... و بازار زیبا اما واقعی تا انتها ادامه داشت... .

صحبت های چند تا آشناهامونو می شنیدم که باغ پرتقال داشتند. هنوز کسی برای خرید پرتقال هاشون نیومده چون خریدارن پرتقال های داخلی، سال گذشته ورشکست شدند.
باغ های چای، زیباترین مناظری هستند که به عمرم دیدم، زیبا و وصف نشدنی. و هربار دیدنشون مثل جادو منو خیره می کنه و فقط وقتی که موقع رفتن می رسه و صدام می کنن، از این حالت خلسه مانند به واقعیتی بر می گردم که توش 70 درصد باغ های چای کشور نابود شده. دیگه کسی حتی بدون پرداخت اجاره ی باغ حاضر به نگهداری و برداشت از باغ های چای نیست. دولت چای رو نمی خره یا به قیمتی می خره که خود کشاورز بفهمه از خرجی که می کنه کمتر میشه. چند سالی هست که خیلی ها تو یه فکرند اما کسی اونو به زبون نمیاره: خشک کردن باغ ها، تغییر کاربری و فروختن به ویلاسازها.
و برنج کارها به خاطر واردات برنج ارزون و بی عطر و طعم پاکستانی از همین الان امیدی به محصول سال آینده شون ندارند.
و کشاورزها چیزی مثل حق بازنشستگی یا از کارافتادگی ندارند.

زندگی کشاورزها به آرامی و زیبایی کشاورزهای توی قصه ها و خیال های من نیست.
و با همه ی اینها استیضاح وزیر کشاورزی هربار شنیده می شه و برای صلاح دولت فراموش می شه. فکر کنم صلاح دولتِ برای مردمِ ما، با صلاح مردم فرق داره.
بعضی وقت ها فکر می کنم اینها چه طورقراره برای هر رنجی که به هر نفری وارد کردن مجازات بشن؟

۲ نظر:

  1. جالب اینجاست که همینها ادعای حکومت علی مانند دارند! دم از سادگی علی وارانه می زنند!
    واقعا من هم موندم که خدا چه طوری میخواد اینا رو مجازات کنه. حق الناس چیزی نیست که به این راحتیا خدا ازش بگذره.

    پاسخحذف
  2. ایناکوچکترین ربطی به اسلام و علی ندارن!. . . . . . . . . . . . . . . . . .
    (فک کنم خدا از حق الناس نمیگذره! خود ناس هم نمیگذرن)

    پاسخحذف