۱۳۸۷ بهمن ۲۸, دوشنبه

Inspiration


"آن موقع زمان مناسبی نبود...اضطراب دلهره‌آوری بر فضا حاکم بود. کل کشور دستخوش آشوب و بی‌نظمی بود، چیزی و کسی از این قاعده مستثنا نبود. هرکس می‌توانست اضطراب، یأس وترس از آینده‌ای بدتر را حس کند- در واقع کاملآ معلوم بود که اتفاقی رخ خواهد داد. در آن زمان مسافرت‌هایی به خارج از کشور کرده بودم و احساس ناامنی عمومی را در سراسر دنیا مشاهده کرده بودم. اینجا منظورم ناامنی سیاسی نیست؛ بلکه منظورم در زندگی عادی روزمره است. پشت هر لبخند مؤدبانه‌ای نوعی بی‌تفاوتی می‌دیدم. سراپای وجودم را این احساس دربرگرفته بود که بیش از پیش با انسان‌هایی مواجه می‌شوم که واقعأ ایده‌ی مشخصی از اینکه چرا زندگی می‌کنند، ندارند. به این نتیجه رسیدم که حق با پیسیویچ است، ولی دریافتم که ساختن ده‌فرمان آسان نیست. از او سؤال کردم که چگونه باید این کار را انجام دهیم؟..."
کریستو کیشلوفسکی
مقدمه‌ی فیلم‌نامه‌ی ده‌فرمان

P.s. Great gift Fari

۱ نظر:

  1. انتظار نداشتم به این زودی‌ها حرفمو گوش کنی بخونیش! قابلتو نداشت!!!

    پاسخحذف